مدلهای مختلفی در مورد روش هدفگذاری ارائه شده است. یکی از محبوبترین و کارامدترین آنها مدل اسمارت است.
بهرسم هرسال نیمنگاهی انداختهام به عملکرد خودم در حوزه شخصی در سال گذشته.
خیلی وقتها مجبور میشویم زمان خود را صرف ایدههایی کنیم که خود هیچ اعتقادی به آنها نداریم فقط به این دلیل که نمیتوانیم به آنها «نه» بگوییم.
در مدیریت کسبوکار یکی از اصلیترین موارد، تشخیص درست مهمترین کارها است. همان کارهایی که از اهمیت بالایی برخوردارند.
روزهایی که جهان با ویروس کرونا دستوپنجه نرم میکند و مردم در خانههایشان حبس شدهاند آبستن اتفاقات خوب و بد است.
واقعیت این است که اگر ما تصویر روشن و شفافی از هدفها نداشته باشیم، با وضعیتی مبهم و ناشناخته روبرو خواهیم شد. اولین راه برای رهایی از این ابهام، نوشتن است.
اگر به چیزی فکر کنید یا رخدادی را با تمام جزئیات در ذهن خود مجسم کنید، آنگاه ضمیر ناخودآگاه شما به دنبال عملی کردن آن به تکاپو میافتد. در این مقاله، اشارهای به روش ساخت تابلوی ذهنی دارم.
وقتی در تعریف هدف از «وضعیتی در آینده» صحبت میکنیم باید بدانیم که این وضعیت شامل شرایط متنوعی است ازجمله: شرایط جسمی، مادی، روحی، شغلی، اجتماعی، تحصیلی و دهها نمونهٔ دیگر.
اگر پای صحبت سخنرانان انگیزشی نشسته باشید حتماً واژهٔ اشتیاق برایتان آشناست. آیا هدف مهمتر است یا شور و اشتیاق؟