ازآنجاییکه از گذشته همواره به کتاب خواندن عادت داشتم در این پست فهرست کتابهای خواندهشدهام را در سال 1399 به شما معرفی کردم.
همیشه از درون کتابها نکات فوقالعادهای به دست میآید. این نظریه را نیز درون کتابی خواندم.
ما کارهای احمقانهای که انجام دادهایم یا کارهایی که به دلیل کمالگرایی انجام ندادیم بهصورت شفاف، با غلبه بر ترس درونی، عریان و بیپرده مینویسیم.
بعضی از مردم کتاب خواندن را کاری بیهوده میدانند. در برخی موارد دیدهشده که از افراد کتابخوان بهعنوان انسانهایی شیاد، عوامفریب و ژست روشنفکر گرفته یاد میکنند. آیا مطالعه کردن هیچ فایدهی دیگری ندارد؟
از راز و رمزهای انسانهای موفق این است که آنها همیشه در پی آموزش و یادگیری هستند. یکی از بهترین ابزارهای یادگیری کتاب است.
اگر زندگی ارزشافزودهای نداشته باشد به زندهبودن خود شک باید کرد. در پایان سال و آغاز بهاری نو، بر آن شدم تا دستاوردهایم را بنویسم.
دوست عزیزم سید محمد حسینی کار ارزشمندی انجام داده. این پست را بخوانید تا متوجه شوید.
اگر جمله یا گزارهای در حوزهٔ علوم انسانی مطرح شود یافتن مثال نقض کمکی نمیکند. باید در محیط پیرامونمان، کتابها و نمونههای مختلف کاوش کنیم تا بتوانیم اطلاعات جدید را با شرایط خود تطبیق دهیم.
درسهای زیادی از جنس یادگیری وجود دارد که در زندگی به ما آموزش داده نمیشود. حتی به آنها فکر هم نمیکنیم ولی ناخودآگاه در ذهنمان نهادینه میشود.
فرآیند یادگیری تزریق اطلاعات به مغز نیست بلکه پس از ورود اطلاعات به ذهن، مغز باید فرصت جایگزینی و ارتباط با سایر اطلاعات همگروه را داشته باشد.